ضایعه بزرگی بهنام «دونقشهایها»
به گزارش پرتال بازآفرینی شهری ، رییس سازمان نظام مهندسی ساختمان کشور ، ضمن بازخوانی زلزله بم ، گفت : در دو دهه اخیر در ساختمانهای ویژه مثل برجها ، بیمارستانها و استادیومها تا حدود زیادی مقررات ملی ساختمان شده است که البته این موضوع شامل همه ساختمان ها نمی شود .
سازمان نظام مهندسی ساختمان کشور با احمد خرم ، رییس سازمان نظام مهندسی ساختمان کشور گفتوگویی با موضوع بازخوانی زلزله بم انجام داده که در زیر می خوانید :
جناب مهندس خرم ، به مناسبت پنجم دی ماه ، سالروز زلزله بم در سال ۱۳۸۲ و به عنوان روز ایمنی در برابر زلزله و کاهش اثرات بلایای طبیعی ، بفرمایید که در بازسازی شهر بم چگونه عمل شد ؟ در آن سالها جنابعالی مسئولیتهایی نیز داشتید و لطفا از ناگفته ها هم بگویید ؟
بنده در ابتدا ضایعه در گذشت نزدیک به ۴۰ هزار هموطن را در حادثه غم انگیز زلزله بم تسلیت عرض میکنم . زلزله در ساعت پنج و بیست و شش دقیقه اتفاق افتاد . در همان روز از طرف رئیس جمهور وقت ، به عنوان نماینده دولت مامور شدم در بم استقرار پیدا کنم که برهمین اساس، بنده در ۴۵ روز اول زلزله در بم بودم .
زلزله بم ، واقعا فاجعه بزرگی بود ، چرا که از ۸۵ هزار نفر جمعیت نزدیک به ۴۰ هزار نفر قربانی این حادثه شدند . اگر زلزله بم را با آمار و ارقام واقعی بررسی کنیم ، مشخص میشود که حداقل ۴۰ هزار میلیارد تومان خسارت مالی این زلزله به قیمت روز است . زلزله بم ، خیلی اسفبار بود . بنده زلزله طبس را که قبل از انقلاب رخ داد در جریان بودم تا سیل استان گلستان ، سیل سال ۷۸ یا ۷۹ آق قلا. همچنین در آن زمان یک سیل مهیبی آمد و سیل خانمان براندازی بود. در آن سیل هم مسئولیت داشتم و مسئول ستاد حوادث غیرمترقبه بودم .
در زلزله رودبار و منجیل به دستور وزیر کشور در روز دوم استقرار پیدا کردم و ۴۵ روز در آن زمان مسئول اسکان موقت و بازسازی بودم . یک مسئول امداد نجات داشتیم ، آقای مرعشی استاندار کرمان بود و من هم مسئول اسکان و بازسازی بودم . زمانی که استاندار هرمزگان بودم ، اون موقع ، در بم هم از طرف دولت استقرار پیدا کردم و همه ناملایمات و تبعات روحی ، روانی ، مالی ، جانی و ناهنجاریهای اجتماعی را که این حوادث به دنبال دارد ، به طور عینی به چشم دیدم . در این دو زلزله مهیب که هر دو زلزله بین ۳۵ تا ۴۰ هزار قربانی داشت ، آمار تلفات به تنهایی بیشتر از کل زلزلههای صدسال گذشته است .
در بم ۲۰ هزار واحد مسکن و ۳ هزار واحد تجاری تخریب شد . حدود ۲۵ تا ۲۶ هزار واحد مسکونی ، تجاری و اداری وجود داشت که بعد از زلزله ، چیزی از آنها باقی نمانده بود . در زلزله ، قسمت عمده شهر تخریب شد . چرا تخریب شد ؟ چون چهارچوبها و الزامات ساختار ایمنی یعنی فهم و درک ایمنی را به جامعه پمپاژ نکردیم و در واقع ، در اجرا سهل انگاری کردیم . در آن زمان ، بخش عمده شهر بم روی گسل ساخته شده بود که با زلزله ۶.۶ دهم ریشتری ، بیش از ۹۲ درصد آن تخریب شد، یعنی فروریخت . یکی از دلایلش این بود که بم را روی گسل ساخته بودند . دلی دوم اینکه میخواهم در یک کلمه بگویم ، مقررات ملی ساختمان را پشت گوش انداختند .
دو درصد ساختمان نمیتوان پیدا کرد در شهر بم که شناژ افقی عمودی داشته باشد. ساختمانهای یک و دو طبقه حتما باید شناژ افقی عمودی باید داشته باشند که در مواقع زلزله ، خسارات مالی دارید ، ولی خسارت جانی نداشته باشید یا در حداقل ممکن باشد ، این در حالی است که با زلزله ۶.۶ دهم ریشتری ، بیش از ۹۲ درصد شهر نابود شد و آن هشت درصد هم که باقی مانده بود ، قابل استفاده نبود و بازسازی میخواست و بقیه شهر نوسازی میخواست . این چه تفکری ، چه برنامه ای و چه طراحی ای است که اگر یک بلای طبیعی نازل شود، بیش از ۴۰ درصد مردم قربانی و بیش از ۹۰ درصد مال مردم نابود میشود .
در این روز ، یعنی روز ۵ دی ماه، سالروز زلزله بم باید به خودمان و به آنهایی که مقررات را رعایت نکردند ، تخلف را برتافتند و چشم پوشی کردند ، ایراد گرفت و مسئولشان دانست و در این قربانگاه جانی و مالی باید در پیشگاه خدا پاسخگو باشند . اگر یک انسان به تعبیر قرآن به قتل برسد ، مثل اینکه تمام انسانها به قتل رسیدند و اگر یک انسان زنده شود ، مثل این است که تمام انسانیت در طول تاریخ بشر زنده شدند.ببینید این فاجعه یقه همه ما را میگیرد . فاجعههای دیگری که بر اثر نادیده گرفتن مقررات، ندیدن ایمنی ، ندیدن یک بلایی مثل کرونا ، ندیدن بهداشت ، ندیدن سرمایه مردم ، صرفه اقتصادی ساخت و ساز؛ این ندیدنها یقه گیر خدا را به دنبال خواهد داشت .
در این روز، روز پنجم دی ماه، سالروز زلزله بم به خودمان و همه دستاندرکاران باید هشدار بدهیم که مراقب باشید جان و سرمایه مردم در دست شماست. از مقررات ملی که تضمین کننده ایمنی، صرفه اقتصادی ، بهداشت، بهره وری مواد و منابع و انرژی خواهد بود ، بر می تابیم به عنوان یک فریضه انسانی ، یک تعهد بشری ، یک الزام قانونی و یک تکلیف الهی به آن باید نگاه کنیم . اگر در دست راستمان قرآن است ، در دست چپمان مقررات ملی و استاندارد باید باشد . امیدواریم این روز ، پنجم دی ماه ، باعث به خود آمدن بهره برداران ، سازندگان ، ناظران ، طراحان و کنترلرها باشد . در واقع ، حیثیت ، منزلت ، شان و حرمت تولیدکنندگان ، مهندسان ، تکنسینها و کارگران با شرافت صنعت ساختمان به رعایت مقررات و استاندارد است .
برهمین اساس ، روز پنجم دی ماه ، سالروز زلزله بم را بزرگ میشماریم که باعث تجدیدنظر از «حالا چه کنیم» و پرهیز «از حالا چه کنیم» میشود.الان این موضوعی که پیش آمده ، چه کنیم تا از این وضعیت خارج شویم ، به طراحی جامع فکر کنیم . ایمنی در زلزله ، ایمنی در ساخت و ساز ، ایمنی در مقابل حوادث سیل ، رانش وغیره باید براساس یک طراحی جامع دیده شود نه اینکه امروز این مشکل پیش آمد ، بگوییم چیکار کنیم . ۴۱ سال است داریم میگوییم حالا خوب چیکار کنیم و آن حالا را هم تا فرصت هست ، ببینیم . به سرعت باید طرح جامع ایمنی و طرح جامع مدیریت بحران را در نظر بگیریم که به دنبال آن طرح ها ، برنامه عملیاتی ایمنی و مدیریت بحران بنا خواهند شد ، ضمن اینکه این برنامهها براساس طرح جامع استانداردها تعریف خواهند شد . مقررات و دستورالعملها در همین شرح جامع مشخص خواهد شد و گامهایی که باید برداشته شود .
در افق طرح جامع که ۲۰ تا ۲۵ سال است، باید هر سال قدم به قدم بدانند چیکار میکنند و در هر قدمی که بر میدارند ، چه نتایجی را در بر دارند و چه اصلاحاتی در عملکردشان میتوانند داشته باشند . امیدواریم که این زلزلهها و سیلها ، یک شیپوری برای به خود آمدن و علمی بررسی کردن ، علمی مطالعه کردن ، طراحی جامع کردن ، برنامه ریزی عملیاتی دقیق و مهارت آموزی به انسانها برای پیشگیری ، مقابله ، امداد و نجات و بازسازی خرابیها باشد .
الان وضعیت ساخت و سازها در سراسر کشور از نظر ایمنی و مقاوم سازی در برابر زلزله ، سیل و سایر بلایای طبیعی چگونه است ؟ آیا آماری از نا ایمنها دارید و سازمان نظام مهندسی در این زمینه چه نقشی میتواند داشته باشد ؟
در دو دهه اخیر در ساختمانهای ویژه مثل برجها ، بیمارستانها و استادیومها تا حدود زیادی مقررات ملی اجرا و آیین نامه ۲۸۰۰ ورژن ۴ رعایت می شود ولی عموم ساختمانها نه .
یک داستانی در کشور داریم که فراگیر است و آنهم داستان «دو نقشهای ها» نام دارد ؛ در واقع یک نقشه برای ساختمان تهیه و برای آن ، پروانه گرفته میشود اما یک نقشه دیگر اجرا میگردد . در آن نقشه دوم ، مقررات زیرپا گذاشته میشود ؛ این اپیدمی هست . بعضی شهرها بیش از ۷۰ درصد ساختمانهایشان ، دو نقشهای هستند که این ، ضایعه بزرگی است . من نمیگوییم همه مهندسین ناظر و همه مجریان ذیصلاح تخلف میکنند ، ضمن اینکه تخلف از طرف مالکین هم وجود دارد و باید سیستم نظارتی و بازرسی را اصلاح کرد . با این سیستمی که الان داریم ، نمیشود مقررات شهرسازی و مقرارت ملی ساختمان را دقیقا به اجرا در آورد .
دنیا به این نتیجه رسیده است که از مقررات و ضوابط و طراحیهای شهرسازی به هیچ وجه کوتاه نیاید . امروز در یک شهر اروپایی وقتی بخواهیم درخواست تغییر کاربری بدهیم یا محدوده قانونی و توسعه آن را دنبال کنید ، میخندند به آدم ، می گویند این مثل اینکه از کرات دیگر آمده است . اما اینجا هفتهای هزار مورد کاربری تغییر می کنند! می دانید درآمد شهرداریهای کشور میانگین ۷۰ درصد از فروش کاربری است . تراکم در کمیسیون ماده ۵ و تغییر کاربری در کمیسیونهای ۹۹ و ۱۰۰ شهرداری داده می شود .
باید ابتدا مسئولان دستاندرکار قانون مدار ، مقررات مدار ، ضابطه و استاندارد مدار باشند . متاسفانه قانون گرایی ، استاندارد گرایی و ضابطه گرایی حاکم نیست .
اگر گسلهای تهران در بخشهای مختلف فعال شوند ، با چه وضعیتی روبرو خواهیم شد ؟
ببینید تهران دو دسته گسل دارد . یک دسته گسلهای قدیمی و بلوکهای بسیار بزرگ که یک سرش در دماوند و سر دیگرش خارج شهر ری می رود و تا جاده کرج هم ادامه دارد ؛ این بلوکهای بزرگ است . به مرور زمان اینها به گسلهای کم عمق و کوچک تبدیل می شوند . می دانید که مرکز عمق زلزله تا سطح زمین ۸ کیلومتر ولی تخریب وحشتناک است . در این حالت و ما گسلهای جوان و پیر در تهران و شهرهای دیگر داریم که هر چند وقت یکبار بعضی از این گسلهای پیر و یا جوان فعال می شوند .
اگر یک زلزله ۷ ریشتری در تهران بیاید ، با بررسیهایی که مشاور ژاپنی کرده ، حداقل پیش بینی این است که در آن موقع که جمعیت تهران ۵ تا ۶ میلیون نفر بود، یک میلیون کشته خواهند شد و تخریب هم بسیار سنگین خواهد بود . الان که جمعیت از ۱۲ میلیون عبور کرده، بیش از ۲ میلیون کشته خواهیم داشت .
با شبکهای که داریم و با برجهایی که در برشبکههای نامناسب تنگ و تاریک ساخته شده ، دیگر ارتباط مان را هم قطع میکند . همچنین پروانههایی که در گذشته برای بیش از ۱۵۰ برج ساختمان بیش از ۱۱ طبقه در تهران داده شده ، متاسفانه روی گسل است . در واقع ، میدانستند این برجها روی گسل هستند اما پروانه ساخت دادند .
البته در سالهای اخیر جلوی این قضیه گرفته شده است . الان دقت جدی می شود که برج ها روی گسل ساخته نشود . به هر حال ، تهران یک بمب هیدروژنی است ، یعنی گسلها مثل بمب هیدروژنی عمل میکنند . خیلی سریع طرح جامع مقاوم سازی شهر تهران را باید تهیه کرد . مطالعات امکان سنجی آن توسط مشاور ژاپنی شده ، آماده است که این طرح تهیه و تکلیف مقاوم سازی روشن شود .