همه راه‌ها به تهران ختم می‌شود … وقتی محله فقط یک خط روی نقشه است

نقدی بر شهرسازی بدون محله در ایران

به گزارش پرتال بازآفرینی شهری ،‌ سعید ایزدی ، معاون سابق شهرسازی و معماری وزارت راه و شهرسازی ، در یک سخنرانی انتقادی درباره «نظام طرح‌ریزی شهری» گفت : ایران با یک عدم‌تعادل شدید در توزیع امکانات ، اشتغال و خدمات روبه‌رو است ؛ نتیجه‌اش هم مهاجرت داخلی ، تمرکزگرایی ، گسترش افقی شهرها، سکونتگاه‌های غیررسمی و بحران‌هایی مثل ترافیک، افت کیفیت زندگی و شکاف اجتماعی است .

او تاکید کرد حلقه مفقوده شهرسازی ایران ، محله‌محوری و مشارکت واقعی مردم است و طرح‌ها باید از «بلوپرینت‌های خشک» به برنامه‌های راهبردیِ منعطف + پروژه‌های عملیاتی قابل اجرا تغییر کنند .

تهران مقصر نیست ؛ مشکل از «نظام طرح‌ریزی» است . این جمله ، چکیده نگاه سعید ایزدی ، معاون سابق شهرسازی و معماری وزارت راه و شهرسازی ، به وضعیت امروز شهرهای ایران است ؛ جایی که به گفته او «عدم‌تعادل» در توزیع امکانات و خدمات ، کشور را به سمت مهاجرت‌های فشرده ، تمرکزگرایی و رشد بی‌قاعده شهرها سوق داده است .

ایزدی در سخنرانی خود با اشاره به اینکه برنامه‌ریزی در ایران چندلایه است ، تاکید کرد : از «مقیاس ملی» تا «مقیاس منطقه‌ای» و «شهری» باید هم‌زمان دیده شوند ؛ اما در عمل ، بسیاری از سیاست‌ها بدون توجه به واقعیت‌های فرهنگی ، جغرافیایی و اجتماعی اجرا می‌شوند .

او گفت : بی‌توجهی به مقیاس منطقه‌ای باعث شده اختلاف برخورداری میان استان‌ها و شهرها تشدید شود و در نهایت ، فشار اصلی روی کلان‌شهرها به‌ویژه تهران بیفتد .

«عدم‌تعادل» چگونه شهرها را بیمار می‌کند ؟

به گفته این مدیر سابق ، وقتی امکانات آموزشی ، بهداشتی ، ورزشی و فرصت‌های اشتغال در یک نقطه انباشته می‌شود ، مهاجرت داخلی شدت می‌گیرد و شهرها به‌جای توسعه متوازن ، با ازدحام ، ترافیک ، سکونتگاه‌های غیررسمی و بحران کیفیت زندگی مواجه می‌شوند .

او مثال زد : اگر شبکه حمل‌ونقل و مدیریت «مجموعه شهری تهران» وجود داشت ، مردم مجبور نبودند هزینه‌های سنگین رفت‌وآمد را بپردازند یا ساعت‌های طولانی در ترافیک تلف کنند .

نقد مستقیم به «طرح جامع و تفصیلی»

ایزدی با اشاره به تجربه چند نسل از طرح‌های شهری (دهه ۶۰ تا ۸۰) گفت یکی از اشتباهات بزرگ این بوده که شهرها «بیکران» و افقی توسعه داده شدند ؛ درحالی‌که توسعه افقی ، هزینه زیرساخت را بالا می‌برد و مسائل اجتماعی و مدیریتی را پیچیده‌تر می‌کند .

او همچنین از فاصله جدی میان اسناد بالادستی و اجرا سخن گفت و تاکید کرد که در برخی نمونه‌ها ، طرح تفصیلی از طرح جامع انحراف قابل توجه دارد و همین موضوع عملاً اعتبار برنامه‌ریزی را زیر سوال می‌برد .

شهرهای جدید ؛ «شهر» نشدند

ایزدی در بخش دیگری از سخنانش با نقد وضعیت شهرهای جدید ، آن‌ها را فاقد هویت شهری دانست و گفت : بسیاری از این شهرها به جای «زندگی شهری» ، بیشتر به فضای خوابگاهی و سرمایه‌گذاری ملکی تبدیل شده‌اند ؛ جایی که بدون خودرو ، زندگی روزمره دشوار است و خدمات شهری به شکل کامل شکل نگرفته است .

حلقه مفقوده : «محله» و «مشارکت»

محور اصلی سخنرانی ایزدی اما به «محله» برمی‌گشت . او محله را صرفاً یک محدوده کالبدی ندانست و آن را یک سازمان اجتماعی تعریف کرد ؛ جایی که تعاملات انسانی ، حس تعلق، شبکه‌های همسایگی و مراکز خدماتی-فرهنگی در آن معنا پیدا می‌کند .

به گفته او ، شهرسازی معاصر ایران به‌جای محله ، «بلوک‌های شهری محصور در خیابان» را جایگزین کرده و همین تغییر ، انسجام اجتماعی را به افتراق تبدیل کرده است .

او همچنین تاکید کرد : مشارکت شهروندان در فرآیند تصمیم‌سازی شهری در ایران بسیار کم‌رنگ است ، درحالی‌ که تجربه‌های جهانی نشان می‌دهد بدون حضور مردم ، طرح‌ها نه پذیرفته می‌شوند و نه پایدار می‌مانند .

نسخه واحد نداریم ؛ تهران ۵ گونه محله دارد

ایزدی گفت : نمی‌توان برای همه بخش‌های شهر یک نسخه واحد پیچید . او تهران را دارای پنج گونه متفاوت محله دانست :
– محلات تاریخی
– محلات میانی
– محلات جدید
– شهرک‌ها
– سکونتگاه‌های غیررسمی و محلات با هسته روستایی

به گفته او ، برخورد یکسان طرح‌های رایج با این گونه‌های متفاوت ، یکی از ریشه‌های خطا در مدیریت شهری است .

دو تحول ضروری در شهرسازی ایران

ایزدی در جمع‌بندی ، دو تغییر را ضروری دانست :
– در مقیاس کلان : حرکت از طرح‌های خشک و منجمد به سمت طرح‌های راهبردی، منعطف و قابل بازنگری
– در مقیاس خرد : تمرکز جدی بر محله‌محوری و طراحی مبتنی بر نیاز واقعی مردم، نه ضوابط یکسان و بی‌توجه به زمینه فرهنگی و طبیعی

submit comment
0 Comment

What is your opinion about this article?

Leave a Reply

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *