مدرنیزاسیون بدون مدرنیته ؛ روایتی جامعه‌شناختی از رابطه «شهر» و «فرهنگ»

به گزارش پرتال بازآفرینی شهری ، سیدمحمود نجاتی حسینی ، جامعه‌شناس و پژوهشگر مطالعات فرهنگی، در نشستی تخصصی به واکاوی رابطه پیچیده میان «شهر» و «فرهنگ» پرداخت .

وی با نقد وضعیت توسعه شهری در ایران ، بر این باور است که ما در ایران دچار «مدرنیزاسیون» (نوسازی فیزیکی) شده‌ایم ، اما «مدرنیته» (نواندیشی) در لایه‌های عمیق فکری جامعه و معماری ما رسوخ نکرده است .
در ادامه ، گزیده‌ای از مباحث مطرح شده در این سخنرانی را می‌خوانید :


تهران ؛ کلان‌شهر یا خوابگاه؟


نجاتی حسینی با اشاره به وضعیت جمعیتی تهران گفت : تهران امروز یک کلان‌شهر با جمعیتی شناور است . جمعیت روز این شهر به دلیل هجوم نیروی کار از استان‌های البرز و حومه ، بسیار فراتر از جمعیت شب آن است . این پدیده باعث شده تا شهرهای اقماری اطراف تهران عملاً به «شهرهای خوابگاهی» تبدیل شوند ؛ جایی که افراد فقط برای خوابیدن به آنجا می‌روند و زیست اجتماعی واقعی در آن جریان ندارد .


فرهنگ خودرویی در برابر فرهنگ پیاده‌روی


این جامعه‌شناس با انتقاد از سلطه خودرو بر شهر اظهار داشت : «ماشین» تنها یک وسیله فنی نیست ، بلکه یک «پکیج فرهنگی» است . فرهنگِ خودرو ، فرهنگِ انزوا ، پرستیژ کاذب و گاهی پرخاشگری است . در مقابل ، پیاده‌روی در شهر یک خرده‌فرهنگ (Subculture) زاینده است . برای شناخت واقعی شهر ، باید از پشت شیشه اتومبیل خارج شد و در خیابان قدم زد .
وی همچنین به «فرهنگ مترو» اشاره کرد و افزود : فضای مترو و استفاده افراطی از موبایل و هندزفری ، نوعی «بی‌توجهی مدنی» را رواج داده است ؛ جایی که آدم‌ها در لاک خود فرو رفته‌اند و تعاملات چهره‌به‌چهره به حداقل رسیده است .


سه روایت از فرهنگ : از «کشاورزی ذهن» تا «مصرف‌گرایی»


نجاتی حسینی در تشریح چیستی فرهنگ ، سه دیدگاه اصلی را معرفی کرد :
 * روایت انسان‌شناسانه : فرهنگ به مثابه «کشت و زرع ذهن» (Cultivation)؛ شامل آداب ، رسوم و هر آن چیزی که انسان را از وضعیت طبیعی و غریزی دور می‌کند .
 * روایت مطالعات فرهنگی (مکتب بیرمنگام) : این نگاه دموکراتیک‌تر است و می‌گوید «انسان بی‌فرهنگ نداریم» . هر چیزی که مردم تولید و مصرف می‌کنند – حتی موسیقی کوچه‌بازاری یا ادبیات عامه‌پسند – فرهنگ محسوب می‌شود . طبق این دیدگاه، مرز بین «فرهنگ والا» و «فرهنگ عامه» (Popular Culture) برداشته شده است .
 * روایت منتقدان فرهنگ (نخبگان) : دیدگاهی سخت‌گیرانه (مانند متیو آرنولد و مکتب فرانکفورت) که معتقد است فرهنگ یعنی «بهترین چیزهای اندیشیده و خلق شده» . از این منظر ، ۹۵ درصد زندگی روزمره ما که صرف امور سطحی و مصرفی می‌شود ، فاقد ارزش فرهنگی متعالی است .


تراژدی توسعه در ایران : مدرنیزاسیون علیه مدرنیته


یکی از مهم‌ترین بخش‌های سخنان نجاتی حسینی ، تفکیک میان سه مفهوم کلیدی بود :
 * مدرنیته (Modernity) : به معنای نواندیشی و تغییر در نگرش به جهان .
 * مدرنیسم (Modernism) : گرایش و میل به نو شدن .
 * مدرنیزاسیون (Modernization) : نوسازی ابزاری و فیزیکی (ساختمان ، خیابان ، تکنولوژی) .
او تصریح کرد : تراژدی توسعه در ایران – از زمان رضاخان تا امروز – این است که ما به شدت درگیر مدرنیزاسیون شدیم (ساخت دانشگاه ، ارتش ، خیابان) ، اما مدرنیته به معنای تفکر انتقادی و عقلانیت مدرن ، همپای آن رشد نکرد . ما معماری غرب را کپی کردیم ، اما تفکر پشت آن را نه . مشکل ما “ترجمه” نیست ، بلکه “ترجمه‌اندیشی” است ؛ یعنی حتی فکر کردنمان هم کپی‌برداری است .


اقلیم و خلق‌وکوی شهری


وی با ارجاع به نظریات ابن‌خلدون و منتسکیو ، بر تأثیر جغرافیا بر فرهنگ تأکید کرد .

نجاتی حسینی توضیح داد که چگونه شرایط سخت اقلیمی (مانند کویر) می‌تواند فرهنگِ قناعت ، سخت‌کوشی و در عین حال مهمان‌نوازی را ایجاد کند ، در حالی که آب‌وهوای متفاوت شمال یا جنوب کشور، خلق‌وخوی متفاوتی را رقم می‌زند . البته او متذکر شد که متغیرهای واسطه‌ای (اقتصاد و سیاست) می‌توانند تأثیر اقلیم را تعدیل کنند .


انقلاب خاموش زنان


در پایان ، این استاد دانشگاه به تغییرات جنسیتی در فضای شهری اشاره کرد و گفت : اگرچه ساختارهای حقوقی و اقتصادی همچنان مردسالارانه است ، اما زنان در ایران یک انقلاب فرهنگی خاموش را پیش می‌برند . حضور آنان در دانشگاه‌ها ، کافه‌ها ، استادیوم‌ها و فضای عمومی شهر ، نشان‌دهنده تغییر موازنه قدرت در لایه‌های زیرین جامعه است .

submit comment
0 Comment

What is your opinion about this article?

Leave a Reply

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *