
به گزارش پرتال بازآفرینی شهری ، عباس آخوندی ، صاحبنظر حوزه سیاستگذاری شهری و استاد دانشگاه تهران ، در سخنرانی اخیر خود در دوره آموزشی «شهرداد» ، به کالبدشکافی عمیق چالشهای توسعه شهری و فقدان «حکمرانی محلی» در ایران پرداخت .
وی با ترسیم مرز میان «حکومت» و «حکمرانی» ، ریشه بسیاری از مشکلات امروز (از بحران آب و فرونشست زمین تا آشفتگی کلانشهرها) را در نگاه مکانیکی به شهر و حذف نهادهای محلی دانست .
آخوندی هشدار داد که تا زمانی که شهروندان به «مسافران» بیتفاوت تبدیل شوند و شهرداریها تنها «سازمانهای خدماتی» باشند ، توسعه پایدار سرابی بیش نخواهد بود .
شهر چیست ؟ از کالبد تا انجمن
آخوندی با ارجاع به آرای متفکرانی چون ارسطو و ابنخلدون ، تعریفی بنیادین از شهر ارائه میدهد . به باور او ، شهر صرفاً مجموعهای از خیابانها و ساختمانها (کالبد) نیست ، بلکه یک «سازمان اجتماعی» و «انجمن» است .
شهر به مثابه انجمن : شهر بزرگترین انجمنی است که در آن گروههای مختلف (پزشکان ، مهندسان ، اصناف و…) گرد هم میآیند .
عصبیت و تساهل : برخلاف زندگی قبیلهای که بر «عصبیت خونی» استوار است ، زندگی شهری نیازمند «تساهل و مدارا» با دیگری است . شهروند باید بپذیرد که با افرادی متفاوت از خود زندگی کند و در عین حال ، «حس تعلق» به شهر داشته باشد .
مسئولیت جمعی : شهر مانند باغی است که اگر دیوارهای آن (قانون و مرزها) فرو بریزد، امنیت و هویت آن نابود میشود .
تفاوت ماهوی «حکومت» و «حکمرانی»
یکی از محوریترین بخشهای سخنان آخوندی ، تمایز میان این دو مفهوم است :
* حکومت (Government): اعمال قدرت از بالا به پایین ، دستوری و شخصی . (مانند تصمیم ناگهانی یک شهردار) .
* حکمرانی (Governance): سازماندهی عمل جمعی ، فرآیندی ، مشارکتی و غیرشخصی .
او تأکید میکند : مشکل اصلی ما این است که حکومت داریم ، اما حکمرانی نداریم . حکمرانی یعنی فرآیند چانهزنی اجتماعی و رسیدن به یک قرارداد اجتماعی که در آن ، نفع همه ذینفعان دیده شود ، نه دستور شخصی یک مدیر .

آفتهای فقدان حکمرانی : مفتسواری و برونریز هزینهها
آخوندی دو چالش اصلی در مدیریت شهری ایران را ناشی از ضعف حکمرانی میداند :
مفتسواری (Free Riding) : استفاده از کالای عمومی (مثل هوای پاک ، امنیت ، خدمات شهری) بدون پرداخت هزینه آن . زمانی که اقلیتی بدون مشارکت در هزینهها، از منافع شهر بهرهبرداری میکنند .
برونریز هزینهها (Externalities) : تحمیل هزینههای شخصی به جامعه . مثال بارز آن ، کارخانهای است که پساب خود را در رودخانه شهر میریزد یا برجسازی که با تراکمفروشی ، سایه و ترافیک را به همسایگان تحمیل میکند .
حکمرانی یعنی سازوکاری که جلوی مفتسواری و برونریز هزینهها را بگیرد و هزینهها را درونی (Internalize) کند .
مرثیهای برای حکمرانی محلی ؛ از کدخدا تا شهردار انتصابی
وزیر اسبق راه و شهرسازی با انتقاد از تمرکزگرایی شدید در ایران ، به سابقه تاریخی نهادهای محلی اشاره میکند :
حذف نهادهای تاریخی : در گذشته ، ایران دارای نهادهای محلی قدرتمند مانند «کدخدا» و «کلانتر» بود که نوعی قرارداد اجتماعی نانوشته را اجرا میکردند . مدرنیته آمرانه در ایران ، این نهادها را حذف و بوروکراسی متمرکز دولتی را جایگزین کرد .
مقایسه با جهان : در کشورهایی مانند ترکیه (میراثدار عثمانی) ، هنوز نهاد «مختار محله» وجود دارد و دولت محلی (شهرداری) تنها بخشی از حکمرانی شهری است ، نه همه آن .
پیامد تمرکزگرایی : وقتی دولت مرکزی برای جزئیترین مسائل ۱۴۰۰ شهر تصمیم میگیرد ، نتیجهاش ناکارآمدی ، توزیع ناعادلانه منابع و نادیده گرفتن تفاوتهای اقلیمی و فرهنگی (مثلاً بین یزد و رشت) میشود .
بحران «شهروند-مسافر» ؛ وقتی شهر خوابگاه میشود
آخوندی وضعیت فعلی شهروندان در کلانشهرهایی مثل تهران را به «مسافران یک مسافرخانه» تشبیه میکند :
بیتفاوتی نسبت به شهر : همانطور که مسافر هتل دغدغهای برای نگهداری ساختمان ندارد و فقط میخواهد یک شب را بگذراند ، شهروندان نیز وقتی در تصمیمگیریها مشارکت ندارند ، نسبت به شهر بیتفاوت میشوند .
شهرفروشی : نتیجه این وضعیت ، پدیدهای به نام تراکمفروشی و شهرفروشی است ؛ جایی که مدیریت شهری برای تأمین هزینه ، هویت و آینده شهر را به حراج میگذارد و شهروندان نیز اعتراضی نمیکنند چون حس تعلقی ندارند .
تله «مشکل» و غفلت از «مسئله» ؛ نمونه موردی بحران آب
استاد دانشگاه تهران با نقد سیاستهای پوپولیستی و سطحی ، بر تفاوت میان «مشکل» (Symptoms) و «مسئله» (Problem) تأکید کرد : مثال آب اصفهان و یزد : مشکل ظاهری «کمبود آب» است ، اما راهحلهای متمرکز (انتقال آب) ، خود به تشدید بحران دامن زدهاند .
آخوندی هشدار داد : هر متر مکعب آب انتقال یافته بیش از حجم خود تقاضای القایی میکند و موجب تغییرات اقلیمی ، افزایش دما و کمبارشی میگردد .
راهکار چیست ؟ بازگشت به حکمرانی محلی
عباس آخوندی در پایان ، راه خروج از این بنبست را احیای حکمرانی محلی و پذیرش تکثر میداند :
تفکیک ملی و محلی : دولت مرکزی باید استراتژیهای کلان (مثل امنیت و سیاست خارجی) را تعیین کند ، اما اداره شهر ، تخصیص بودجه و اولویتبندی پروژهها باید به نهادهای محلی (شوراها و شهرداریها) واگذار شود .
استقلال مالی : شهرداریها باید بتوانند عوارض و مالیاتهای محلی وضع کنند تا از وابستگی به بودجه نفت و تراکمفروشی رها شوند .
رقابتپذیری شهری : باید اجازه داد شهرها (مثلاً تبریز و شیراز) بر اساس مزیتهای خود با یکدیگر و با جهان رقابت کنند ، نه اینکه همه منتظر بودجه تهران باشند .
گفتگوی اجتماعی : شهرسازی یک امر مکانیکی نیست ، بلکه یک فرآیند اجتماعی است که نیاز به گفتگو ، چانهزنی و توافق میان ذینفعان دارد .


